مراقبه ( مدیتیشن)
✨ مراقبه ✨✨
۱- مراقبه: کیفیت درونی وجود انسان که به دست فراموشی سپرده شده، مشاهده گری و دیدن است .
۲- مراقبه یعنی یکی شدن با هستی برای ابد و دیدن یعنی مراقبه .
۳- مراقبه آسان است و از راه تلاش بدست نمی آید .
۴- مراقبه یعنی آنچه را که هست بدون نام مشاهده کردن و مراقبه یعنی دیدن و ماندن در دیدن .
۵- مراقبه هنر ماندن با شیء مورد مشاهده است حتی برای چند لحظه .
۶- مراقبه یعنی حرکت به سوی مرکز وجود ، یعنی به سمت خود کشیده شدن .
۷- مراقبه ، تلاش برای خنثی سازی چیزهایی است که جامعه در فرد کار گذاشته است .
۸- مراقبه یعنی بازگشت و تجربه مجدد معصومیت .
۹- مراقبه یعنی سکوت ،سکوتی که آنقدر وسیع است که تو تقریبا در آن ناپدید می شوی ، هیچ صدایی و خواهشی
نخواهی داشت.
۱۰- بودن در«بی فکری» ، زیستن در شادی و آزادگی بی پایان ، کودک شدن وتازه دیدن ، هنر مراقبه می باشد .
۱۱- اگربتوانی به یک گل سرخ نگاه کنی و فقط به آن «بنگری» ، بر آن نام ننهی و فقط با آن بمانی ، آنگاه مراقبه کرده ای.
۱۲- حرکت ، پرش وجنبشهای ذهنی تو را از مراقبه باز می دارند. هر گاه فقط بنشینی وکاری نکنی مراقبه کرده ای.
۱۳- انرژی مراقبه همانجاست و جایی نمی رود ، نه جلو و نه عقب ، فقط همراه مراقبه کننده است.
۱۴- تفکر صداست و مراقبه سکوت ، بی ذهنی و بی صدایی است .
۱۵- تو بی ذهن زاده شده ای ، ذهن تو محصول تحمیلی جامعه توست .
۱۶- تفکر، تنها قادر است درباره «شناخته شده ها»بیندیشد ، شناخته ها همواره کهنه اند ، بنابراین تفکر هرگز اصیل نیست.
۱۷- چگونه می توان در مورد ناشناخته ها فکر کرد . نا شناخته ها همیشه ورای تفکرند .
۱۸- تفکرپلی است که تو را از خودت دور کرده و در افکار و ذهنیات گم می کند.
۱۹- وقتی فکری در کار نباشد . تو در لحظه حال هستی و دیگر راهی نیست تا از «اینجا و اینک » دور شوی.
۲۰- تنها زمان واقعی ، همان « لحظه حال » است .
۲۱- اشراق ، هوشیاری بدون تفکر ،خواب بیداری است .
۲۲- اشراق ، یعنی بتوانی بدون اینکه به خواب بروی ، تفکراتت را متوقف کنی و با این وجود هوشیار نیز باشی.
۲۳- بیداری و تفکر آسان است ،خواب و تفکر نیز آسان است، انسان در کمند غول آسایش، آسان ها را بر می گزیند و آنگاه در سراشیبی می غلتد.
۲۴- بیدار بودن و تفکر نکردن مشکل است . آن بخشی از تکامل نیست، فراتر از آن انقلاب است، روندی که به طور خود به خود ایجاد نمی شود باید آن را کسب کرد .
۲۵- اگر هنوز در رنجی ، به آنجا که باید نرسیده ای ، درخت شکوفه می دهد و خشنود است ، تنها تخم در رنج و سختی است.
۲۶- درخت شو، تنها درخت خشنود است و جشن می گیرد .
۲۷- حقیقت ، زمزمه ای است که تنها وقتی آن را خواهی شنید که مطلقا نباشی ، حقیقت در غیاب تو حضور دارد.
۲۸- اگر تو حاضر باشی حقیقت غایب است و اگر تو غایب باشی ، حقیقت حاضر است .
۲۹- مراقبه یعنی هنر غایب شدن ، تمام کار مراقبه این است که تو را غایب کند .
۳۰- تکرار ذکر مراقبه نیست ، مراقبه با سکوت آغاز می شود نه با ذکر .
۳۱- ذکر فکری است که مانع ورود ۹۹۹ فکر دیگر می شود ، هر گاه بتوانی ذکرت را استحاله به عبادت دائم کنی،به مراقبه رسیده ای .
۳۲- خدا را تنها زمانی خواهی شناخت که خداوند برایت مسئله مرگ و زندگی باشد نه یک پرسش یا کنجکاوی.
۳۳- زمانی که تمام زندگی تو به همین یک پرسش بند باشد ،تنها آنوقت خدا را درک می کنی .
۳۴- ماشین تکرار می کند ، ذهن هم تکرار می کند .
۳۵- ذهن خودش را تکرار و تکرار می کند و به همان کارهایی که عادت داشت می پردازد .
۳۶- عادت خوب و عادت بد وجود ندارد ، زیرا هر عادتی بد است.
۳۷- اگر واقعا مایلی انسان باشی ، از تکرار بیرون بیا .
۳۸- هوشیار شو ، زندگی از روی عادت یعنی زندگی مکانیکی .
۳۹- دیدن اشتباهات دیگران آسان است ، اشتبا هات خود را ببین .
۴۰- عاشق اشتباهات دیگران را نمی بیند .
۴۱- ذهن فعال است و فعالیت دارد و فعالیت یعنی ارتباط داشتن با چیزی در بیرون .
۴۲- با اشتغال به این و آن خود را فراموش مکن.
۴۳- تنها در سکوت حضور خودت را احساس می کنی و می توانی با خویشتن بر خوردی داشته باشی.
۴۴- انفعال یعنی آسودگی و آسودگی یعنی آموختن .
۴۵- تو فقط وقتی چیزی را می آموزی که آسوده باشی ، آموزش در آسودگی روی می دهد.
۴۶- خود را بیاموز یعنی غیر فعال باش و فقط باش و هیچ کاری نکن ، تو فقط هستی .
۴۷- آنگاه که ساکت و فارغ باشی از حضور لطیف خودآگاه می گردی و این سکوت موسیقی بسیار لطیفی است.
۴۸- اگر احساس کنی که در حال مردن هستی ، آرام و ساکت خواهی شد ، آنگاه هیچگونه نگرانی وجود ندارد.
۴۹- تمام نگرانی ها به خاطر زندگی است. وقتی روزی خواهی مرد چرا باید نگران باشی؟
۵۰- نگاه کن یعنی فکر نکن ، اگر فکر کنی آنگاه دیگر نگاه نیست آنوقت همه چیز را آلوده می کنی.
امکان ارسال دیدگاه برای این مطلب وجود ندارد.