رهروان حقیقت

خودشناسی ، عشق ، سفر روح

رهایی از ذهن؛

نویسنده: Moonshine تاریخ: پنج‌شنبه, 20 سپتامبر 2018 موضوع : آگاهی, راه عرفان, صفحه اصلی | دیدگاه‌ها برای رهایی از ذهن؛ بسته هستند

ذهن از چهار فرآیند تشکیل شده است. این چهار فرآیند عبارت اند از

۱) دانستگی: اولین فرآیند بخش گیرنده ذهن هر انسان است . یعنی عمل آگاه بودن یا شناخت متمایز (شناختی که تاکید در آن اتفاق نیفتاده)این فرآیند صرفا وقوع هر پدیده را ثبت می کند و بخش گیرنده هر داده حسی یا ذهنی است یعنی داده ها خام می باشند و به آن برچسب نمی چسبد. .

۲) ادراک یا عمل بازشناسی است. این بخش از ذهن هر آنچه که از دانستگی، شخص گرفته مورد شناسایی خود قرار می دهد و این داده های خام را چه مثبت و چه منفی مشخص می کند، برچسب می زند و ارزش می دهد.

۳) بخش سوم ذهن حس کردنی است یعنی در مقابل دریافت هر داده عکس العمل نشان می دهد . مادامی که این داده ها مورد ارزشیابی قرار نگرفته، هیچ گونه حسی در شخص پیدا نمی شود. (چه دفتر خوبی ، چه دفتر بدی ) زمانی که این ارزش گذاری اتفاق افتاد ، خوش آمدن یا نیامدن، سلیقه ها یا احوالات شخص بروز خواهد کرد.
۴) واکنش: اگر آن حس خوشایند باشد تمایلی بوجود می آید تا آن تجربه را طولانی تر کند و اگر ناخوشایند باشد می خواهد آن را متوقف و پس بزند.
سر منشا کارما گزینه چهارم یعنی واکنش است . واکنش زنجیره ای تازه از رویداد ها و وقایع را به حرکت می اندازد که راه گریز و فراری از آن نیست. سر حلقه زنجیره واکنش است و همه چیز به آن ختم می شود. رنج به هر نوعی که نمایان شود واکنش است یا واکنش علت آن است. اگر واکنش ها از بین بروند پس رنجی نخواهد بود. کارمای حقیقی واکنش ذهن است اگر از این چهار مرحله بگذری به روح می رسی. رسیدن به روح یا یک موکتی شدن یعنی تو از ذهنیت خود نجات پیدا کرده ای. شاید یک خوش آمدن یا یک بد آمدن آنچنان قوی نباشد و نتیجه آنچنانی نداشته باشد ولی روی هم انباشته شده و اثر دست جمعی خواهد داشت. واکنش لحظه به لحظه ادامه پیدا می کند چون کارما باید ادامه پیدا کند هر تکرار شدید می شود و تبدیل به اشتیاق و یا بیزاری می شود. اولین قدم برای بیرون شدن از همچین رنجی پذیرش واقعیت آن است این که رنج چیست و چرا به رنج معتادیم. رنج با شروع زندگی شروع می شود، از حیات داخل رحم تا حیات داخل گور تولد جزءِ سختی است.
همه ما باید به دنیا برگردیم چون به خاطر نجات خود کم کاری کرده ایم همه مجبوریم با رنج و بیماری و پیری روبرو شویم. هیچکدام نمی خواهیم بمیریم هر موجود زنده باید با تمام رنج های مشابه مواجه شود. ما همچنان عمر سپری می کنیم و باید با همه نوع رنج مواجه شویم چون بایستی پخته شویم . با همه جنبه های نا خوشایند درگیر و از جنبه های خوشایند دیگر جدا می افتید.
تمام این وضعیت ها آنچه که نمی خواهیم می شود و آنچه که می خواهیم نمی شود.
رنج دلبستگی است که هر یک از ما نسبت به ذهن و ‌جسم و شناخت ها و ادراک ها و احساس هایمان بروز می دهیم. علت اصلی کارما چسبیدن به هویت شخص مثل زن بودن یا مرد بودن است. همه مردم به هویت خود به شدت می چسبند یعنی موجودی جسمی و ذهنی (تعصب کورکورانه ) چیز جز روح و آگاهی نمی تواند وجود داشته باشد . اکر چیزی غیر از این است فانی و غیر واقعی است. اکر یک چیز غیر واقعی را واقعی ببینی و بر عکس، در آن صورت رنج را به دنبال داری…!!!
“موکتی”



برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

امکان ارسال دیدگاه برای این مطلب وجود ندارد.